غروب جمعه
نوشته شده توسط : منتظر

غروب جمعه

دنیا بدور شهر تو، دیوار بسته است

هر جمعه، راه، سمت تو انگار بسته است

کی عید می رسد که تکانی دهم به خویش؟

هر گوشه از اتاق دلم تار بسته است

شب ها بدور شمع کسی چرخ می خورد

پروانه ای که دل به دل یار بسته است

از تو همیشه حرف زدن کار مشکلی ست

در می زنیم و خانه گفتار بسته است

باید به دست شعر نمی دادم عشق را

حتی زبان ساده اشعار بسته است

وقتی غروب جمعه رسد بی تو، آفتاب

انگار بر گلوی خودش دار بسته است

می ترسم آخرش تو نیایی و پر کنند

در شهر، شاعری زجهان بار بسته است





:: موضوعات مرتبط: انتظار فرج , غيبت امام عصر «عج» , منتظران , ,
:: برچسب‌ها: ظهور , منتظر , فراق , كعبه , امام زمان , مهدي موعود , آخر الزمان , مهدويت , ياران , جمعه , شب انتظار , عشق ,
:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست