شكايت از فراق
نوشته شده توسط : منتظر

شكايت از فراق

همه عمر بر ندارم سر از این خُمار و مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و‌ آیند و تو هم چنان که هستی

چه شکایت از فراقت که نداشتم ولیکن

تو چو روی بازکردی در ماجرا ببستی

نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به

که تحیّتی نویسی و هدیتّی فرستی

دل دردمند ما را که اسیر توست، یارا

تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی

برو ای فقیه دانا، به خدای بخش ما را

تو و زهد و پارسایی، من و عاشقی و مستی

دل هوشمند باید که به دلبری سپاری

که چون قبله‌ ایت باشد به از آن که خود پرستی

چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد

چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی

گله از فراق یاران و جفای روزگاران

نه طریق توست «سعدی» کم خویش گیر و رستی

«سعدی»






:: موضوعات مرتبط: منتظران , ,
:: برچسب‌ها: ظهور , منتظر , فراق , كعبه , امام زمان , مهدي موعود , آخر الزمان , مهدويت , ياران , جمعه , شب انتظار , عشق ,
:: بازدید از این مطلب : 198
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست