ایوبی صبور
نوشته شده توسط : منتظر

ایوبی صبور

دو دستت برگرفت از آستین تا کسب نور از عرش

که آرد در شبت داوود فانوس زبور از عرش

بمان با درد خود در انتظار حضرت موعود

که نازل می شود برخاک، ایوبی صبور از عرش

به قوتی لایموت از آسمانها خاک محتاج است

نگاه خاکیان بی نور تو افتاده دور از عرش

شبیه چشمهای روشنت یک شب دعا فرما

بباران برقنوت تشنه ام باران نور از عرش

کدامین روز می پیچد بهشتی بر تن این خاک؟

بگو کی می دمد موسیقی گرم ظهور از عرش

بیا با محشری کبرا و با غوغای رستاخیز

بگو نازل شود انفاس تو چون نفخ صور از عرش

صالح محمدی امین مهدی بیا فدایت

دلخون شدم ز دستش وز یاد چشم مستش

افسون شدم به کویش، مجنون بوی مویش

خمار خال رویش، مست می سبویش

مژگان من سرایش، جانم بود فدایش

آرام جان یاران، آن موسم بهاران

آن نور نور سرمد، پرورده محمد (ص)

آن مقتدای غائب، بهر پدر چو نائب

آن شعر ناب هستی وی منتهای مستی

آن بود، بود بودن، سرچشمه سرودن

آن جمله جان جانان، سرمایه فقیران

ای خاتم امامت، سرمنشاء کرامت

قرآن چو در لسانت شیوا بود بیانت

دنیا به انتظار است، مدهوش و بی قرار است

بر گو چرانیائی، ای نور روشنائی





:: موضوعات مرتبط: انتظار فرج , منتظران , ,
:: برچسب‌ها: انتظار , منتظر , امام زمان , موعود , حضرت مهدي , ياران مهدي , قيام , قائم , دفتر انتظار , فراق يار , مدار انتظار ,
:: بازدید از این مطلب : 111
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست